نت " دو "
نت ِ "دو" چنگ ميزند به دلم ، آن طرف از تو طفره و اكراه
روي خطهاي حامل چشمت ، نيست غير از سكوتهاي سياه
باز كابوس هر شبم تعبير ... ، التماسي كه ظاهرا تاثير ...
مثل اينكه دوباره دارد دير ... ، ساعتت را نگاه ميكني آه
باز از جا بلند ميشوي و ، من در اعماق خود سقوط ، سقوط
شك ندارم دوباره ميروي و ، باز هم زندگي تباه ، تباه
من زمينگير اين سكون سمج ، تو ولي در تدارك رفتن
نه ، تماشاي اين رژه سخت است : روسري ، كيف و كفش و شال وكلاه
يك خداحافظي يخ بسته ، دستپاچه سلام كردن من
دست كم خنده اي به لبهايت ، مينشاند ، اگر ... ولو كوتاه
*****
نت ِ"دو" چنگ ميزند به دلم ، دستم از روي سيم ميافتد
ساز كه با دلم نميسازد ، بازهم اين سكوتهاي سياه
+ نوشته شده در دوشنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۰ ساعت 22:9 توسط کورش آقامجیدی
|
Hasoosha's an acronym