نت " دو "

 

 

نت ِ "دو"  چنگ  مي‌زند به دلم ، آن طرف  از  تو  طفره  و اكراه

روي خط‌هاي حامل چشمت ، نيست  غير از سكوت‌هاي  سياه

باز كابوس هر شبم تعبير ... ، التماسي كه  ظاهرا  تاثير ...

مثل اينكه دوباره دارد دير ... ، ساعتت را  نگاه  مي‌كني  آه

باز از جا بلند مي‌شوي  و  ، من در اعماق خود سقوط ، سقوط

شك ندارم دوباره  مي‌روي  و ، باز  هم  زندگي  تباه ، تباه

من زمينگير اين سكون سمج ، تو  ولي در تدارك رفتن

نه ، تماشاي اين رژه سخت است : روسري ، كيف و كفش و شال وكلاه

يك خداحافظي يخ بسته ، دستپاچه  سلام كردن  من

دست كم خنده اي به لب‌هايت ، مي‌نشاند ، اگر ... ولو كوتاه

                         *****

نت ِ"دو"  چنگ  مي‌زند به دلم ، دستم از روي سيم مي‌افتد

ساز  كه با  دلم نمي‌سازد ، بازهم اين سكوت‌هاي سياه